به باور این استاد تاریخ تشیع، عنصر تقیه بویژه پس از واقعه عاشورا، چنان بر سرگذشت شیعه سایه افکند که تحلیل و ارزیابی علمی حرکتهایی چون نهضت مختار را با دشواری روبهرو کرد. وی با اشاره به اینکه سادهسازی و سادهانگاری یکی از آسیبهای بزرگ در حل مسئلههای سخت و بزرگ علمی است، میافزاید: اگر کسی بر این گمان باشد که صرفاً با خواندن منابع تاریخی سنی و شیعی میتوان به عمق پدیده پیچیدهای همچون مختار و قیام او رسید، در دام همان خطا خواهد افتاد. وکیلی معتقد است، محقق باید دریافت کاملی از شرایط اجتماعی و فضای حاکم بر جهان اسلام و منطقه عراق و کوفه و جریانهای سیاسی، نظامی، فکری و فرهنگی آن و بویژه کنشها و واکنشهایی که بخش زیادی از آن در لایههای پنهان رخ میدهد، داشته باشد؛ بدون درک گرایشهای قبیلهای، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی، بدون توجیه جریانهای تاریخنگاری قرن اول تا پنجم و بدون فهم نسبت بین تاریخنویسی حاکم و محکوم قطعاً نمیتوان به واقعیت تاریخی دست یافت.
انتقام از مختار با ارائه تصویر نادرست
دکتر وکیلی با بیان اینکه مختار در تمام آثار دوست و دشمن به عنوان یکی از شیعیان اهلبیت(ع) معرفی شده است، قیام او را قیامی علیه حاکمیت امویان و قدرتطلبی زبیریان، حرکتی بر ضد اشرافیت عربی و تسننی که مشروعیت حاکمان ظالم، فاسد و غاصب را تأیید میکرد، میداند و میگوید: مختار آن گاه که پیروز شد، حکومتی تأسیس کرد حامی مستضعفان و مبتنی بر آرمانها و باورهای شیعی؛ حال اگر چنین نهضت و نظامی شکست بخورد، مختار کشته شود و قدرت، سیاست، قلم و درم در دست جریانهای زخم خورده بیفتد چه تصویری از مختار و قیامش در گزارشهای بعدی عرضه خواهد شد؟
وی میافزاید: چهرهای که از مختار در بیشتر منابع، ضبط شده و بدان استناد و اعتماد میشود، چهرهای است قدرتطلب، کذاب، حیلهگر، فرصتطلب و سیاستمداری مکار که از همه کس و همه چیز به نفع اهدافش سوءاستفاده میکند! و این تصویر، براساس بازنویسیهای غیراجتهادی منابع قدیم، در بیشتر پژوهشهای جدید هم به نمایش درآمده؛ البته این ادعا که مختار و قیامش کاملاً پاک و بیخطاست هم ادعایی غیرعلمی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به جریانهای تاریخنگاری که توسط امویان، زبیریان و اشرافیت عربی ایجاد شد، میگوید: فضای تبلیغاتی و جو فرهنگی حداقل تا ۶۰ سال پس از قیام مختار در اختیار این گروهها بود؛ فضایی که آنچنان انباشته از توهین، هتک و تهمت به مختار شد که کمکم حتی شماری از شیعیان هم باورشان شد که او بدمذهب و کذاب بوده و زبان به سب و لعن او گشودند و تا آنجا پیش رفتند که امام باقر(ع) را در آن شرایط خطرناک فتنه و تقیه به موضعگیری واداشتند که «مختار را دشنام ندهید، زیرا قاتلان ما را کشت». به اعتقاد این استاد تاریخ تشیع، اگر یکیک تهمتهایی که درباره مختار مطرح است؛ از جمله دروغگو بودن، مهدی خواندن محمد حنفیه، تأسیس فرقه کیسانیه توسط او و امثال آن، با در نظر گرفتن فضای حاکم بر طرح و نقل گزارشها مورد بررسی قرار گیرد، حداقل در بیشتر اتهامهای مهم، مختار تبرئه میشود.
ادعای پیامبری توسط مختار!
دکتر وکیلی در ادامه به «ادعای پیامبری و نبوت» بهعنوان نمونهای از اتهامهای زده شده به مختار میپردازد و میگوید: علاوه بر منابع فراوان سنی (اموی یا زبیری) حتی در روایتی از بحارالانوار به نقل از امام سجاد(ع) مختار مورد لعن ایشان قرار گرفته به دلیل آنکه «کذب علی الله و علینا لأن المختار کان یزعم أنه یوحی الله»؛ در حالی که در این حدیث و در دیگر احادیث متون شیعی هیچ توضیحی نیامده که مختار کی و چگونه به خود اجازه داد که گمان کند بر او وحی میشود اما در منابع سنی، شاهد و استدلال جالبی برای اثبات این اتهام آمده است. وی میافزاید: این منابع با آوردن نمونههایی از سخنان و نامههای مختار او را متهم میکنند که به سبک قرآن و مسجع سخن میگوید و عجیب است که در این گزارشها و عباراتی که از مختار نقل شده، او ادعای نبوت و یا نزول جبرئیل بر خود را ندارد؛ حتی عجیبتر آنکه در همان عبارتها سخت بر مسلمانی خود و کسانی که او را یاری کنند، تأکید میکند و وعده پیروزی مسلمانان را میدهد؛ حال این پرسش مطرح میشود که از این عبارات، مسلمانی مختار فهمیده میشود یا ادعای نبوتش!؟ و آیا اگر کسی زیبا و مسجع سخن گفت مدعی ارتباط با جبرئیل است!؟
روایاتی که فاقد اعتبار علمی است
عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد در ادامه به سندشناسی تاریخی و روایی چنین اتهاماتی میپردازد و آن را برآمده از منابع متقدم تسنن مانند طبقات ابن سعد، المسند احمد بن حنبل، الامامه و السیاسه منسوب به ابن قتیبه و انساب الاشراف بلاذری میداند. به گفته وی، بتدریج برخی از این روایات در آثار بینابینی همچون طبری و مسعودی هم وارد شده و به منابع قرون متأخر منتقل شده است.
دکتر وکیلی در این باره میافزاید: گزارشهای دیگری هم که در برخی منابع شیعی آمده، در بررسیهای حدیثشناسانه دقیق مرحوم آیتالله خویی مورد نقد قرار گرفته و ایشان نشان دادهاند روایاتی که در مذمت مختار وارد شده از نظر سند ضعیف یا از نظر دلالت و متن دارای اشکال است؛ حتی روایتهای موجود در بحارالانوار هم باید از این جهت مورد بررسی دقیقتر قرار گیرد. وی نظرات خود را با طرح پرسشهایی در باب اتهام «ادعای پیامبری توسط مختار» به پایان میبرد که «آیا میتوان گفت در مرکز شیعه (عراق و شهر کوفه) بیشتر شیعیان با کسی بیعت کردند و در راه او کشته شدند که ادعای پیامبری داشته؟ آیا کسانی که این اتهام را ساختند، نخواستهاند علاوه بر مختار، جماعت شیعه را متهم به انحراف در دین و بیاعتقادی به نبوت پیامبر خاتم کنند؟»
انتهای پیام/
نظر شما